English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7662 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
availability U آنچه به آسانی بدست آید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
durable U آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
declarative language U زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را
What one loses on the swings one makes up on the r. <proverb> U آنچه کسى در بازى تاب از دست مى دهد روى بازى چرخ و فلک بدست مى آورد .
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> U به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
no sweat <idiom> U بیتعارف ،به آسانی به انجام رساندن
To do something with ease(easily). U کاری را به آسانی انجام دادن
It takes a bit of doing. U همچین کارزیاد آسانی هم نیست
drawing U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawings U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
roaming U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roams U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
electronic U سیستم ذخیره سازی متن ها که به آسانی بازیابی می شوند
roamed U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roam U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
Whatsoever U هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
ocr U طرح حرف که توسط خواننده OCR به آسانی قابل خواندن باشد
flowchart U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
constants U آنچه تغییر نمیکند
circulars U آنچه در یک دایره می چرخد
circular U آنچه در یک دایره می چرخد
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
constant U آنچه تغییر نمیکند
producing U آنچه تولید میکند
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
incoming U آنچه از خارج می آید
auxiliary U آنچه کمک میکند
auxiliaries U آنچه کمک میکند
knowledge U آنچه دانسته است
protective U آنچه حافظت میکند
authentic U آنچه درست است
unwanted U آنچه لازم نیست
lightweight U آنچه سنگین نیست
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
lightweights U آنچه سنگین نیست
biased U آنچه اریب دارد
contiguous U آنچه اثر می گذارد
exclusive U آنچه شامل نمیشود
used U آنچه جدید نیست
extensible U آنچه قابل گسترش است
chargeable U آنچه قابل شارژ است
finished U آنچه کامل شده است
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
irretrievable U آنچه قابل بازگشت نیست
commonest U آنچه اغلب اتفاق میافتد
common U آنچه اغلب اتفاق میافتد
maskable U آنچه نادیده گرفتنی است
comparable U آنچه قابل مقایسه نیست
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
efficient U آنچه که خوب کار میکند
clearest U آنچه به سادگی فهمیده میشود
removable U آنچه قابل جابجایی است
malfunctioning U آنچه خوب کار نکند
exchangeable U آنچه قابل تغییر است
prior U آنچه قبلاگ رخ داده است
requirements U آنچه مورد نیاز است
significantly U آنچه معنای مخصوصی دارد
significant U آنچه معنای مخصوصی دارد
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
quantifiable U آنچه قابل شمارش است
interchangeable U آنچه قابل تغییر است
convertibles U آنچه قابل تبدیل است
convertible U آنچه قابل تبدیل است
relevant U آنچه ارتباط مهمی دارد
movable U آنچه قابل حرکت است
computable U آنچه قابل محاسبه است
controllable U آنچه قابل کنترل است
identities U آنچه کسی یا چیزی است
identity U آنچه کسی یا چیزی است
hidden U آنچه قابل دیدن نیست
approximating U آنچه تقریبا درست است
distant U آنچه در محلی قرار دارد
visible U آنچه قابل دیدن است
recognizable U آنچه قابل تشخیص است
recognizably U آنچه قابل تشخیص است
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
variable U آنچه قابل تغییر است
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
malfunctioned U آنچه درست کار نکند
malfunctioned U آنچه کامل کار نکند
malfunction U آنچه درست کار نکند
malfunction U آنچه کامل کار نکند
value U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
characteristically U آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristic U آنچه مخصوص یا ویژه است
values U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
valuing U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
clear U آنچه به سادگی فهمیده میشود
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
Seldom seen soon forgotten . <proverb> U از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
variables U آنچه قابل تغییر است
residual U آنچه در پشت سر باقی می ماند
normal U معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
relative U آنچه با دیگری مقایسه شود
malfunctions U آنچه درست کار نکند
malfunctions U آنچه کامل کار نکند
round U آنچه در دایره حرکت میکند
clearer U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clears U آنچه به سادگی فهمیده میشود
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
thirds U آنچه بعد از دومین می آید
roundest U آنچه در دایره حرکت میکند
alterable U آنچه قابل تغییر است
commoners U آنچه اغلب اتفاق میافتد
transportable U آنچه قابل حمل است
flexible U آنچه قابل تغییر است
unedited U آنچه ویرایش نشده است
third U آنچه بعد از دومین می آید
immediate U آنچه یکباره اتفاق افتد
audible U آنچه قابل شنیدن است
dependent U آنچه به دلیلی متغیر است
at the hand of U بدست
by U بدست
pre U آنچه قبلا توافق شده است
simultaneous U آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
available U آنچه قابل دستیابی یا خرید است
magnetic U آنچه میدان مغناطیسی مربوطه داد
alternate U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternated U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternates U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
special U آنچه متفاوت یا غیر عادی است
selectively U آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
incompatible U ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند
blinded U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blinds U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
pre- U آنچه قبلا توافق شده است
selective U آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
preventive U آنچه مانع رویدادن چیزی شود
blind U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
centralized U آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
hand-held U آنچه قابل نگهداری در دست است
optional U آنچه قابل انتخاب شدن باشد
unauthorized U آنچه باید مجوز داشته باشد
unconditional U آنچه به هیچ شرطی بستگی ندارد
impulsive U آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
addressable U آنچه قابل آدرس دهی است
magnet U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnets U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
frequent U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
heuristic U آنچه از تجربیات گذشته درس گیرد
successive U آنچه یکی پس از دیگری فاهر میشود
contents U محتوا یا آنچه دروی چیزی باشد
frequented U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequenting U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
downloadable U آنچه قابل بار کردن است
easy to use U آنچه قابل فهم و انجام باشد
erasable U آنچه قابل پاک شدن است
frequents U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
continuous U آنچه بدون توقف ادامه یابد
desktop U آنچه در بالا میز قرار دارد
synchronous U آنچه همان با دیگری اجرا شود.
What costs little is little esteemed . <proverb> U آنچه کم بهاست ارج کمترى دارد .
unique U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
uniquely U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
specifies U بیان واضح آنچه نیاز است
specify U بیان واضح آنچه نیاز است
specifying U بیان واضح آنچه نیاز است
predefined U آنچه قبلا معرفی شده است
accessible U آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
original U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
Except what is mentioned in paragraph 3. U باستثنای آنچه درپاراگراف 3 آمده است
I spoke my mind. U آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
desktop U آنچه روی میز انجام میشود
logical U آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
complete U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completed U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completes U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completing U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
adjacent U آنچه مقابل یا نزدیک چیزی است
originals U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
inactive U آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
accidental U آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
additional U آنچه جمع شده یا اضافه است
undetected U آنچه تشخیص داده نشده است
ambiguity U آنچه به روشنی تعریف نشده است
ambiguities U آنچه به روشنی تعریف نشده است
damaged U آنچه آسیب یا رنج دیده است
payment on account آنچه علی الحساب پرداخت میشود
acquirer U بدست اورنده
obtain U بدست اوردن
acquirable U بدست اوردنی
gains U بدست آوردن
procured U بدست اوردن
procures U بدست اوردن
catch U بدست اوردن
Recent search history Forum search
1دست به اقدامات عجیب و غریبی می زنند تا دل محبوب خود را بدست بیاورند و جواب مثبت را از او بگیرند.
1An evaluation is an assessment, as systematic and impartial as possible, of a project, program or policy. It focuses on expected and achieved accomplishments
1bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
1after all
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com